مبانی نظری و پیشینه تحقیق تاریخچه ازدواج،عوامل زناشویی و عشق ازدواج
مبانی نظری وپیشینه تحقیق تاریخچه ازدواج ، عوامل زناشویی وعشق ازدواج
بخش نخست
تاريخچه ازدواج : اگر از سپيدهدم تاريخ تا به امروز ، زيست انسانها به شكلهاي گوناگون معنا يافت ، ليكن سخن گفتن در باب منشا و تاريخچه ازدواج و چگونگي پيدايش زندگي زناشويي ، امري بس دشوار مينماياند . سئوالاتي نظير پيدايش ازدواج از چه موقع آغاز گشت و از چه سبب ظهور نمود ؟ همواره در نظر محققان و صاحبنظران اين فن به گونههاي متفاوتي از يكديگر رخ مينمايد كه هر كس در اثبات نظرات خود بر ديگري سبقت ميجويد .
آداب و رسوم زناشويي از قبائل بدوي تا به عصر حاضر ، سير تطوري ازدواج با تحولات گوناگون كه تا به حال پشت سر گذرانيده است و مجموعه قوانين و مقررات حقوقي كه بر روابط زناشويي حاكم است همه موارد ياد شده دال بر گستردگي و عملكرد ازدواج تلقي ميگردد و به نحوي كه هر پژوهشگر محققي در باب تعريف اين واژه از زاويهاي خاص بدان نگريسته و آنرا به شيوه خود مورد بررسي قرار داده است . اينك ما بيشتر آنرا از روزنهاي ديگر مينگريم . ازدواج به كسر « الف » و كسر « ال » ( اِ . دِ ) به جفت نشدن و جفت گرفتن معنا مييابد و حتي در عالم شعر نيز اين واژه راهيافته است به گونهاي كه به دو كلمهاي كه در تلفظ به يكديگر شبيه ميباشند ، اما در عمل به دو معناي متفاوت به كار ميروند ، اطلاق ميگردد .
مانند اين شعر : « اي اهل آنشيت در دل گلنار نار »
« غير دل بردن تواري اي بست مكار كار »
و در عالم انسانها نيز بدين گونه تحقق مييابد ، عملي كه از پيوند دو جنس مخالف ، براي امري مشابه و مشترك صورت ميپذيرد . « ژوهان ژاكوب بافون » معتقد است . ( ريشه لاتين واژه « Marriage ازدواج » مبتني است بر حاكميت مادر در عصر كهن كه ابتدا به صورت لفظ Matrimonim ) رواج يافت و سپس به واژه « Maprimony » در مبناي زناشويي تغيير شكل داد كه از تركيب دو واژه در ( Marriage mofher ) نشات گرفته بود و بدنبال تحولات لبهي به لغت « Marriage » تبديل گشت ، « برانسيلا و مالينوفسكي » ازدواج را قراردادي براي بوجود آوردن فرزندان و حفظ و نگهداري آنها ميخواند به عقيده او ازدواج قبل از هر چيزي « پدري شدن » براي كودك است وي اضافه ميكند : در تمامي جوامع انساني و در تمام موارد ، بارداري مستلزم ازدواج است اصل موضوع جهان « بودن مشروعيت » معناي وسيعي دارد كه تاكنون به اندازه كافي مورد تاييد و تصديق قرار نگرفته در تمام جوامع انساني تا كنون سنت اخلاقي و قانون ؛ گروهي را كه از زن و فرزندانش تشكيل شده يك واحد اجتماعي كامل نميشناسد در قانون و اخلاق و آداب و رسوم ميگويد . خانوادهاي كه مرد نداشته باشد ، كامل نيست .
« اندره فيليس » معتقد است : ( ازدواج شركتي است ميان دو انسان